مادر شهید

 

از زبان مـــــــادر شهیـــد جــــواد خوانجانے:

یک شب توے عالم خواب دیدم جوادم بهـــم گفت:

مــــــــــادرم شما شبـــاے جمـــعه دیــگه ســـرمزار من نیایید!

چون ما شـــب هاے جمــــعه به کربـــــــلا مے رویم . . .

وقتــے شما مــے آیید حضرت ابـــــــا عبدالله الحسین علیه السلام میفـرمایند:

شـمــا بازگردید، دیدار مادرتـــان واجــــب تر است...

 

 

تولد خوبان عالم مبارک

 

 

 

نماز بهجت بخش زمین

نبی اکرم (ص) به ابوذر فرمودند:

ای ابوذر!
هیچ بامداد و شامگاهی نیست، مگر آنکه برخی از قطعه های زمین، برخی دیگر را صدا می زنند و می گویند: ای همجوار من! آیا امروز یاد کننده ی خدا یا بنده ای که جهت سجده ی حق، پیشانی اش را بر تو بگذارد، بر تو گذشته است؟

بعضی گویند:"خیر"، و برخی گویند:" آری"

هنگامی که قطعه زمینی جواب مثبت می دهد، از اینکه بر آن نماز خوانده اند به وجه می آید و گشاده می گردد، و می بینی که آن زمین بر زمین های مجاورش برتری دارد.

 

--------------------------
منبع: بحار الانوار،ج۷۷

یه گپ خودمونی!

بسم الله

مدتیه فکر می کردم که بالاخره این آهنگ هایی که به وفور در گوشی های موبایل و رایانه های شخصی وجود داره و حتی بعضی مداحی ها که خیلی از جوان های هیئتی به قول خودشون باهاش شور میگیرن چه حکمی داره؟!!

 

+مطلب یکم طولانی هست ولی برای من خیلی ارزش نوشتن داشت!
به امید اینکه برای شما هم ارزش خوندن داشته باشه، بفرمایید ادامه مطلب ...

ادامه نوشته

شیعه علی

عید غدیر مبارک

 

در روایتی داریم که اگر تمام امت در محبت امیرالمومنین علیه السلام اتفاق می کردند
خداوند آتش جهنم را خلق نمی کرد.

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

 

نماز بزرگان

 

یکی از بزرگان را از چگونگی نمازش پرسیدند. گفت:" چون وقت نماز فرا می رسد وضو می سازم و به جایی می روم که می خواهم در آن نماز بگزارم و می نشینم تا اعضا و جوارحم آرام گیرد. آنگاه به نماز می ایستم.

کعبه را میان ابروان خود قرار می دهم و صراط را در زیر گام خود می بینم. بهشت را در سمت راست و دوزخ را در سمت چپ و فرشته ی مرگ را در پشت سر مشاهده می کنم و پندارم که این آخرین نماز من است.

پس میان بیم و امید قرار می گیرم و تکبیرة الاحرام می گویم و قرآن را شمرده شمرده می خوانم.

با فروتنی رکوع و با خشوع سجده می کنم و بر سرین چپ می نشینم. پشت قدم چپ را فرش می سازم و قدم راست را بر ابهام می گذارم و با اخلاص به نماز خود خاتمه می دهم .

و در این حال نمی دانم که نمازم قبول است یا مردود!

-------------------------

منبع: سنن ابن ماجه
پ.ن: شهادت امام جعفرصادق علیه السلام تسلیت باد ...

 

 

فراغتی به پرواز در خلسه عشق

 

چون عشق ارشاد فرماید، قدم در راه نهید. گرچه دشوار است و بی زنهار، این طریق، و چون بر شما بال گشاید، سر فرود آورید به تسلیم، اگرچه شمشیری نهفته در این بال، زخمی برجانتان زند. و آن هنگام که با شما سخن گوید، یقین کنید کلامش را، گرچه آوای او چینی رویای شما را درهم کوبد و فرو ریزد؛ آنچنان که باد شمال، صلابت باغ را.

هشدار! عشق است که بر تخت می نشاند و به صلیب می کشاند و هم او که سرچشمه ی رویش است، هرس می کند. هم به فراز آید بلندای قامتتان را به تمامی و نازک ترین شاخه هایتان را که زیر تابش خورشید به ترقّصند و اهتزار، و با دست های مهربان خویش بنوازد و هم به عمق رود تا سخت ترین ریشه هایتان در دل خاک، و به ارتعاش درآورد از بُن.

چون ساقه های بافته ی ذرت، خویشتن به وجود شما احاطه کند. سخت به خرمنگاه بکوبدتان تا برهنه شوید. غربال کند تا که از پوسته وارهید. به آسیاب کشد تا پاکی و زلالی و سپیدی، و خمیری سازد نرم . پس به قداست آتش خویش سپاردتان تا به حرمت این معرفت، ذره ای شوید قلب حیات را.

زنهار! اگر به مأمن پروا و احتیاط، از عشق تنها، طالب کامید و گوشه ی آرام، پس برهنگی خویش بپوشید و پا از خرمن عشق، وا پس کشید. به دنیای بی فضل خویش نزول کنید، که در آن لب به خنده می گشاید اما نه از اعماق دل، و اشکی از دیده فرو می چکد اما نه به های های جان.

چیزی به تحفه نمی دهد عشق، مگر خویشتن را، و نمی ستاند مگر از خویشتن. نه به بندی، تملک است و نه به سودایی تصاحب. که عشق را، عشق، کفایت است و نهایت.

و چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که: " خدا در قلب من است " . شایسته تر آنکه گفته آید: " من در قلب خداوندم " . واین، نه پنداری است، سست.

به صواب، که گام های شما طریقت عشق، معین کند، که عشق، خود، راه نماید، گوهری فراخور اگر در وجودتان یافت کند.

عشق را جز تجلی خود آرمانی نباشد. لیکن شما را اگر عشق در دل است و تمنا در سر، هم بدین گونه می باید آرزو را در قلمرو جان.

از او گداختن، آب شدن، صافی شدن و سر به راه نهادن، بسان جویباری که نغمه ی خود را به خلوت شب، ساز می کند. باز سودای درد مشتاقی، و التهاب زخمی از ادراک محض و عشق، و آن که خون رود از دل، به رغبت و با وجد. به نقره فام سپیده، چشم گشودن از اشتیاق دلی بی تاب و حق شناس. روزی دیگر را دم زدن در هوای عاشقی، در کشاکش نیمروز، فراغتی به پرواز در خلسه ی عشق، وشامگاهان، به خانه رفتن، به قدر دانی و سپاس، وخفتن با نمازی به قبله ی معشوق در دل، و آوازی به ثنای دوست بر لب.

 ------------------------------------------

منبع: پیامبر (ترجمه ی النّبی)، مترجم: مقصودی