سلام امام مهربانم ...
وقتی هوای حرم کرد، تا نبیند دیگر برای آدم دل نمی شود، آن دل ...

یا امام رضا!
تا همین لحظه که روبروی حرمت نشسته ام، می ترسیدم نبخشیده باشی ام!
نبخشیده باشی دنیا پرستی ام را ...
تظاهرم را ...
اصلا من تا به حال می آمدم چه می خواستم؟!!
غیر دنیا ...
یا امام رضا!
حالا که آمده ام، هرجا دیدی دم از دنیا زدم بیا وسط حرفم و نگذار ...
حرف از آسمان و پرواز در دهانم بگذار ...
ای حرمت ملجأ درماندگان!
بارگاهت به اندازه ی تمام حاجت های من گوشه ی خلوت دارد و باب الحوائج ...
خدایی اش دست خالی برگشتن من به شما نمی آید ...!
بیا و این بار به حق کسانی که این جا سکوی پروازشان شد، مرا هم پر بده!
قول می دهم جای کبوترهای نازدانه ات را روی گنبد طلا تنگ نکنم!
قول می دهم دیگر دلم را برای دنیا تنگ نکنم ...!
قول می دهم ...

سلام به همه ی دوستان و همراهان و آبجی ها ...
امام رضا رو که می شناسید، آدمو غافلگیر می کنه قربونش برم...
یهو گفت بیا ما هم گفتیم چشم!
ببخشید فرصت خداحافظی نشد ...
در عوض تا دلتون بخواد دعاتون می کنم ...
حاجت روا باشید ...
مشهد الرضا ــ ۳/۱۰/۱۳۹۲
سلام